دلم گرفته

  

 

امروز بدجوری دلم گرفته بد خوابیای چند روزه هم جمع شدند. خودم اوضاع روحیم از دیروز به هم ریخته بود جلوی بچه هام خودم رو کنترل کردم نمی خواستم نگرانم باشن ولی همین که رفتن کلاس زبان دیگه نتونستم جلوی اشکامو بگیرم. امروزم اول صبح اومدم اداره اصلا حوصله نداشتم ساعت 10 هم یک جلسه مهم کاری دارم حتی متن صحبتهام رو هم آماده نکردم الانم کلی کارای اداریم موندن نیم ساعت پیش با مدیرمون دعوام شد تو این ادارات د و ل ت ی هر چی بیشتر کار کنی و ادعا ی کمتری داشته باشی انتظارشون ازت بیشتر میشه، اینجا کلی از همکارام بیکارن ولی احترامی که واسشون می ذارن هزار برابر منه، مشکلات اداریشونم زودتر از من حل میشه. مدیرمون انتظار نداشت کارمندی که همیشه می خنده و هر کاری بهش می دن انجام می ده اینجوری قاطی کنه . بابا به خدا منم آدمم منم ناراحت میشم منم خسته میشم. نمی خوام دیگه خوب باشم مگه این مدت که همسر خوب، مادرخوب ، کارمند خوب بودم چی شد هیچی همه ی خوبی ها شدن وظیفه ی آدم یکی هم نگفت دستت درد نکنه. می دونم همیشه هم خودم مقصرم چون اولا به آدما زود اعتماد می کنم وقتی خستم نمی گم خستم وقتی چیزی باب میلم نیست به روی خودم نمیارم دوست دارم همون جوری که من حواسم به بقیه هست و  وقتی چیزی احتیاج دارند پیش قدم می شم اونا هم بفهمند ولی نمی فهمند. خدایا چرا نمی تونم راحت نه بگم ، اگرهم یک روز به یکی نه گفتم تا چند روز ذهنم درگیره. هیچ وقتم نتونستم از کسی چیزی بخوام چون فکر می کنم خودشون باید بفهمند. وای با این اعصاب داغون باید برم جلسه بیچاره مدیر عامل.

نظرات 8 + ارسال نظر
بلوط چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:04 ق.ظ http://www.baloot.blogsky.com

سلام مهربون
من فکر می کنم از جهات بسیاری با تو اشتراک دارم اما عزیز من باور کن با این شرایط فقط خودمون رو اذیت می کنیم و آخرش هم به خاطره روحیه ای که داریم بعد از مدتی آروم میشیم و با احتیاط از مساله میگذریم
من راه حل این رو نمی دونم اما این قدر میدونم که با عصبانیت فقط خودت رو اذیت می کنی و بس (کسی هم خیالش نیست)
پایدار و پیروز باشی

سلام
مرسی گلم
وای من امروز بدجوری قاطی کرده بودم.
آره دقیقا همین که میگی خودمون رو اذیت می کنیم کسی هم خیالش نیست.
مرسی از حضورت

سحر چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:39 ق.ظ http://saharri.blogsky.com

دلت واسه مدیر عامل نسوزه قربونت برم..
دلت واسه خودت و خودم بسوزه...

آی گفتی من دیوانه م دیگه دلم واسه هم می سوزه جز خودم. البته دلم واسه تو اول سوزید بعد گفتم الان واست خیلی سخته ولی واقعا به نفعته.

محمد چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:31 ب.ظ http://mohamed.blogsky.com/

واااااااای اعظم کجا بودی تا حالا! چقدر نوشتی تو این چند روزه! خوبه منا به دادت رسید دختر! تو که این همه حرف داشتی چرا نمینوشتی خب!))

اعظم خداییش میخوای راحت شی؟ میخوای خود خودت بشی؟ میخوای راحت به مدیرتون بگی : متاسفم! این کار من نیست! میخوای ...
راه حل من که جواب داده است: ( جدی جدی جدی)

تنها برو بهترین پیتزافروشی شهر! یه پیتزا بزرگ مخصوص به اضافه ی یه برگر دوبل به علاوه ی یه ایستک لیمو به علاوه ی یه ظرف سیب زمینی سرخ کرده ی بززززرگ سفارش بده! بعد برو اروم بشین تا غذا ت رو بیارن.موبایلتم خاموش کن.چون الان فقط متعلق به اعظمه! آروم آروم غذات رو بخور و از سیب زمینیا لذت ببر! سس فراوونم یادت نره!

شاید فکر کنی آخه این چه ربطی داره به رفع دلتنگی و درک نکردن دیگران! ولی خب به امتحانش که میرزه!))
هیچوقت دیر نیست برا لذت بردن از تواناییای خودت! لازم نیست کسی رو برنجونی فقط شروع کن! یالا دیگه ! نشستی که! بلند شو برو بهترین پیتزا فروشی شهر به افتخار اعظم!))

وااای محمد پیشنهادت خیلی با مزه بود خوشم اومد . اتفاقا دقیقا یه مشاور چند ساله پیش بهم یه پیشنهادی تو همین مایه ها داد ولی گفت بعدشم برو خرید واسه خودت کلی چیز بخر. البته فکر کنم این قسمت چون مختص خانوماست تو یادت نبود.
بابا یه پا روانشناسی
راستی پیشاپیشم روز پدر مبارک.

خانومی چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 03:34 ب.ظ http://khanoomi.blogsky.com/

این روزا استرس و فشاری که به همه وارد میشه باعث کم حوصلگی شده

سلام
خوبی خانومی؟
آره این روزا کم حوصلگی همه گیر شده

بیدل چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:51 ب.ظ http://sonnat.blogsky.com

سلام بر بانوی خرداد. ممنونم که بهم سرزدی.
شنیدی که میگن دنیا دو روزه؟‌پس چرا الکی این دو روزتو با عصبانیت خرابش بکنی؟ خوشحال باش.
ببین مثل من هر روز یه سوتی بده و حال اینو بگیر و اذیت اون بکن و خلاصه شاد باش و شاد کن. بازم بهم سر بزن خردادی جان.

سلام بیدل جان
سوتی که تا دلت بخواد میدم ولی هروقت حال یکی رو می گیرم بعدش تا مدتها عذاب وجدان می گیرم.

صبا پنج‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 03:57 ب.ظ http://harfhaiedeltangi.persianblog.ir

سلام دوست عزیز.خوشحالم کردی پیشم اومدی.امیدوارم بازم اونجاببینمت.
میدونی خانومی اینایی که گفتی دردمشترک همه خانومهاست.فقط خودمون اذیت میشم.آخرش هم بازهمون راه قبلی روادامه میدیم.پس زیادبه اعصابت فشارنیارگلم.

سلام صبا جون
واقعا همینه که میگی کلی خودمون رو عذاب میدیم آخرم همون رفتارا رو ادامه میدیم.

سحر یکشنبه 6 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:53 ق.ظ http://saharri.blogsky.com

نکنه فکر کردی بانوی خردادی تو تیر نباید مطلب بنویسی اعظم جون....

ما منتظریما

سحر جونم سلام
امروز رو فقط واسه ی اینکه فکر نکنی تو تیر نمی نویسم نوشتم .

مامان رهام چهارشنبه 9 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:41 ق.ظ http://makhfipesar.persianblog.ir/

فقط تمرین کن
منم مثل تو خوشحال بودم کار همه رو راه مینداختم
هر چند ذاتمه
الان هم همینطورم
ولی می خوای تو هر زمینه ای تغییر کنی
فقط تمرین کن و بخواه
دیگه حلــــه آبجی خانوم
راستی من شاید نظر نذارم ولی از مشتریای وبلاگتم
موفق باشی

سلام
خوش آمدی . آره با اینکه همیشه تغییر خیلی سخته ولی دارم تمرین می کنم.
مرسی از حضورت موش موشکتم ببوس.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد